جدول جو
جدول جو

معنی مهمان دار - جستجوی لغت در جدول جو

مهمان دار
کسی که در قطار یا هواپیما از مسافران پذیرایی می کند، کسی که مهمان دارد و از او پذیرایی می کند، میزبان
تصویری از مهمان دار
تصویر مهمان دار
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کسی که در سرای خود مهمان دارد، آنکه از مهمانان پذیرایی کند، ماموری متصدی پذیرایی فرستادن خارجی و غیره که موظف بود آنان را از میان شهرها و، مهمان دیه ها عبور دهد و بمقصد رساند. نواز: (بوسفیان گفت ما قومی مهمان داران و مهمان دوستانیم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهماندار
تصویر مهماندار
میزبان، خدمه هواپیما
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میدان دار
تصویر میدان دار
کسی که یک تنه در میدان تاخت و تاز کند
فرهنگ فارسی عمید
کسی که در سرای خود مهمان دارد، آنکه از مهمانان پذیرایی کند، ماموری متصدی پذیرایی فرستادن خارجی و غیره که موظف بود آنان را از میان شهرها و، مهمان دیه ها عبور دهد و بمقصد رساند. نواز: (بوسفیان گفت ما قومی مهمان داران و مهمان دوستانیم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهمانداری
تصویر مهمانداری
دارای مهمان بودن، میزبانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهمان سرا
تصویر مهمان سرا
دنیا، مهمان خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مهمانداری
تصویر مهمانداری
Hospitality
دیکشنری فارسی به انگلیسی
гостеприимство
دیکشنری فارسی به روسی
আতিথেয়তা
دیکشنری فارسی به بنگالی
การต้อนรับ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از جهان دار
تصویر جهان دار
خداوند، دارندۀ جهان، نگهبان جهان، کنایه از قدرتمند، پادشاه عادل و عاقل که مملکت خود را خوب اداره کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میان دار
تصویر میان دار
واسطه، شفیع، استاد زورخانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میان دار
تصویر میان دار
در زورخانه، پهلوانی که میان گود قرار می گیرد و دیگران پا به پای او ورزش می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کمان دار
تصویر کمان دار
دارندۀ کمان، کسی که در تیراندازی با کمان مهارت دارد، کمان گیر
فرهنگ فارسی عمید